تأکید بیش از حد والدین بر هوش و حافظه کودک بسیاری از والدین، ناآگاهانه کودک خود را فقط با هدف تقویت مهارت های حافظه و پرکردن ذهنش از اطلاعات عمومی، تربیت می کنند و به حافظه و هوش کودک بیش از حد اهمیت میدهد. این گروه از والدین بدون در نظر گرفتن این اصل تربیتی مهم که فقط اطلاعات عمومی و داشتن حافظه قوی برای تکامل و رشد فکر و استعدادهای کودک کافی نیست. با اصل قراردادن هوش و حافظه کودک، از پرورش توانمندی های ذهنی و روانی کودک، که مهمترین آنها تفکر خلاق است، غافل می مانند.
ایجاد رقابت میان کودکان رقابت میان کودکان معمولاً وقتی پدید می آید که: الف ) نوعی ارزیابی و رتبه بندی به وسیلۀ والدین وجود داشته باشد. ب ) پاداش یا جایزه ای در میان باشد. معمولا اگر کودکان احساس کنند کار آنها توسط والدین ارزش گذاری میشود یا به بهترین کار جایزه داده خواهد شد، بیشتر از آنکه به انجام بهتر کار فکر کنند، به کسب جایزه فکر می کنند. گاهی این رقابت ها به ستیزه جویی بین کودکان تبدیل می شود و باعث می گردد تا آنها نتوانند از توانایی ها و استعدادهای واقعی خود استفاده کنند.
قرار دادن قوانین خشک و دست و پا گیر در منزل بسیاری از والدین برای کودکان خود قوانین و مقررات خشک و محدود کننده مثل مقدار ساعت های درس خواندن در روز، در ساعت معین خوابیدن، استفاده از لوازم خاص قرار می دهند. به بوجود آوردن این شرایط در خانه و اصرار و پافشاری برای رعایت آنها از طرف کودکان، باعث می شود کودک به تدریج به تکراری رفتار کردن عادت کند. باید توجه داشت که افکار و رفتارهای تکراری نقطه متضاد خلاقیت است.
عدم آشنایی والدین با مفهوم واقعی خلاقیت نداشتن آگاهی و شناخت والدین از فرآیند رشد خلاقیت در کودکان و مطالعه نکردن آنها در این زمینه سبب می شود هیچوقت نتوانند برای پرورش و شکوفایی خلاقیت کودک خود برنامه ریزی و اقدام درستی انجام دهند به این ترتیب ناخواسته باعث هدر رفتن استعدادهای خلاقانۀ کودکشان میشوند.
بیهوده شمردن تخیلات کودک تخیل کودک اساس خلاقیت اوست و چنانچه تخیلات و رؤیاهای کودک با بی توجهی و تمسخر از طرف والدین روبرو شود، در واقع سرچشمه خلاقیتش خشک میشود. محکوم کردن خیال پردازی کودک و وادار کردن او به واقع بینی در خانواده روشی کاملاً اشتباه است و برای خلاقیت کودک، مهلک است.
|