نام کاربر
رمز ورود
برو انصراف
         0
samanehokm: نمیدونم به چی علاقه دارم و باید چی کار کنم؟ سه‌شنبه 02 دی 1399 [06:06]
از دست خودم کلافه شدم. نمی دونم به چی علاقه دارم؟
اصلا احساس می کنم به هیچ چیزی علاقه‌ی زیادی ندارم.
روز ها را بی هدف دنبال می کنم. کاملا گیج شدم چی کار باید بکنم؟


8a70db849edec0b4ad5a3864424dc903.png

می تونم تا حدی احساست رو درک کنم. چون اکثر آدما این حس رو تجربه کردن، البته بعضی ها با شدت بیشتر و بعضی ها با شدت کمتر، بعضی ها یک ماه
بعضی ها یک سال و بعضی ها چندسال با این مسئله مواجه بودن. می خوام بگم که خودت رو به این خاطر که فقط خودت این حس رو داری سرزنش نکنی.
اولین دلیل که باعث می شه شما سردرگم بشید و متوجه نشید که به چی علاقه دارید اینه که از اول تعریف علاقه رو اشتباه به ما گفتند.
وقتی یه نفر میگه به فلان چیز علاقه دارم به احتمال زیاد فقط یه احساس هست که شاید پشتوانه ای هم نداشته باشه.
شاید تحت تاثیر جوی قرار گرفته باشه، فقط ظاهر اون کار را دیده باشه یا در موردش شنیده باشه و ده ها مورد دیگه.
شاید بگی ای بابا! شما که دارید کار رو پیچیده تر می کنی. خب، یه کم صبر کنی توضیح می دم که داستان از چه قراره. ببینید
هم من و هم شما آدمای زیادی دیدیم که با شور و شوق یه کاری رو شروع می کنن و بعد از یه مدت کوتاهی رهاش می کنن.
دلایل زیادی داره ولی یکی از دلایل مهم اینه که به جای علاقه واقعی فقط تحت تاثیر کسی یا چیزی قرار گرفتن و رفتن سراغ اون کار.
بنابراین علاقه چیزی نیست که یک دفعه فوران کنه و یک دفعه خاموش بشه، بلکه علاقه چیزی هست که مستمر در وجود ما هست.


نمونه کوچکی از علاقه مندی خودت را تجربه کن
این مورد خیلی، خیلی مهمه. یعنی تا اون جایی که امکان داره یه مقدار زمان، هزینه و انرژی بگذار و یه کوچولو توی اون کاری که فکر می کنی علاقه داری وارد شو.
وقتی یه کاری رو تجربه می کنی خیلی می تونه شفاف بشه که بهش علاقه داشتی یا فقط توهم علاقه بود.


شاه کلید پیدا کردن علاقه واقعی این هست که چند تا کاری که احساس خوبی نسبت بهش داریم را تجربه کنیم.

66c3f5d2a732f38e3cadb5b354e8fcba.jpg

می دونم که این سوال به وجود اومده که کاری که من علاقه دارم را نمی شه با این روش انجامش داد.
خیلی از کارها را می تونید با کمی وقت و هزینه بخش از اون را انجام بدید.
می خوام یه مثال از خودم بهتون بگم؛ من یه زمانی فکر می کردم که به فروشندگی در بازار علاقه دارم، دوتا کار می تونستم انجام بدم
راه اول این بود که بشینم توی خونه و فقط فکر کنم و حسرت بخورم که چرا چندصد میلیون پول ندارم برم یک فروشگاه بزنم و به علاقم برسم
و اما راه حل دومی که انجام دادم این بود که به اندازه چند صد هزار تومان کتاب کودک خریدم و سعی کردم توی بازار بفروشم و پخش کنم و خودم را تست کنم.
توی چند ماه اتفاقات و تجربه های زیادی از سرو کله زدن با فروشنده و خریدارها بدست آوردم و کاملا لمس کردم.
بعد از چند ماه متوجه شدم که این چیزی نبود که بتونه منو راضی نگه داره. به همین سادگی این کار از ذهنم پاک شد و آروم شدم.
بنابراین حتما تا حد ممکن بخش کوچیکی از اون کار رو تجربه کنید تا بدونید به چی علاقه دارید و باخودتون نگید که این کار فقط وقت تلف کردنه.
معمولا می شه در کمتر از یک سال چند تا از علاقه مندی هاتون را تست کنید.


وارد فضای واقعی کسب و کار و مورد علاقتون بشوید
این راه یه راه کاملا کم هزینه یا بی هزینه هست. شما می تونید یه هفته وقت بگذارید و وارد محیطی که فکر می کنید علاقه شما اونجاست بشوید.

تصویر ذهنی از علاقه خودتون بسازید
گاهی وقتا این روش بتونه خوب جواب بده. سعی کنید هر وقت جای آرومی پیدا کردید خودتون رو کاملا توی اون فضا تصور کنید.
چه حسی به شما دست میده؟ آیا از درون احساس شعف و لذت دارید؟ سعی کنید این رو در زمان های مختلفی امتحان کنید
شاید بار اول تحت تاثیر چیزی قرار گرفته باشید.نباید توقع داشته باشید که در همان کار اولی که شروع کردید تا آخر جلو بروید
حتی اگه بفهمید دارید اشتباه می کنید. بنابراین بد نیست که گاهی وقتا فرصت تجربۀ جدید به خودمون بدیم.
نتیجه این کار این می شه که وقتی کار مورد علاقه خودمون رو پیدا کردیم.
می تونیم اونقدر خوب پیش بریم که زمان هایی هم که به سعی و خطا گذشت جبران بشه.
امیدوارم پاسخ این که نمیدونم به چی علاقه دارم را پیدا کنید و بتونید بهترین خودتان باشید.


از شکست های کوچولو استقبال کنید
همانطوری که گفتم می تونید بخش کوچکی از کار مورد علاقه خودتون رو تست کنید.
اما خب، اینجا وقت آزمون و خطا هست و نباید توقع داشته باشید که حتما پیروز بشوید.
مثلا داستان من و کتاب هام رو یادتون هست. من توی این ماجرا سودی نکردم
اما با اینکار به یک نه ارزشمند رسیدم و فهمیدم نباید این کار را ادامه بدم.